#آکادمی_خون_آشام_(جلد_دوم)_پارت_62
شدند عصبی . او داشت چیزی که می خواست به من بگوید . چیزی که راجع به آن با کرده فکر اشتیاق
بود . نبود احساساتم گفتن برای مناسبی وقت . اگر او می ، کند صحبت خواست من مشکلاتم را به او
، کردم نمی تحمیل پس مشکلاتم را کردم صبر و گذاشتم کنار تا او . کند صحبت
« من تو تحقیقم با کارمک خانوم یه کردم پیدا چیزی . یه چیز ... » عجیب
در حالی که » ؟ اوه: « گفتم بودم شده کنجکاو فورا
موروی ها معمولا در تخصصشان بلوغ ی دوره را آشکار می بعد ، کنند از آن در های کلاس جادویی
گذاشته می شوند که مخصوص عنصر آن اما ، هاست به کننده استفاده تنها عنوان از روح ، لیزا هیچ
نداشت کلاسی که در آن کند شرکت . فکر مردم اکثر می کردند او اما است نکرده پیدا تخصص اصلا او
کارمک خانوم و ( جادو معلم در ولادمیر سَنت آکادمیِ ) به مستقلانه طور با هم ملاقات می کردند تا یاد
بگیرند با روح چه می بکنند توانند . آن ها هم و جدید منابع هم قدیمی منابع را جست و جو می و کردند
به دلایلی دنبال می گشتند که آن ها را به سمت " کننده استفاده از روح " کند راهنمایی دیگر های .
حالا آن ها هایی نشانه که در بین عامه ذکر می شد را مانند ، میدانستند : توانایی عدم در پیدا تخصص
کردن . بی . غیره و ذهنی ثباتی
« من کننده استفاده هیچ از دیگه روحِ ای گزارشی... اما ، نکردم پیدا از های پدیده غیر پیدا توضیح قابل
. » کردم
از پلک تعجب زدم . « چه ؟ چیزایی جور » کردم فکر از نظر آشام خون ها چه چیزی می پدیده تواند
توضیح قابل غیر ی به بیاید حساب . وقتی من لیزا و در انسان بین ها زندگی می پدیده بود ممکن کردیم
ای غیر . » بشویم محسوب توضیح قابل
« اون ها گزارشات رو تار و مار اما... بودند کرده من راجع اینو به یه خوندم مردی که می کاری تونست
کنه که یگراند چیز هایی رو ببینند که نداره وجود اونجا . اون مرد می کنه کاری تونسته که اون ها باور
هیولا دارن کنن یا آدم ها دیگه ی یا هرچیزی رو می . » بینند
« این می تونه به . » باشه وسوسه نیروی خاطر
وسوسه « ای قوی واقعا » من تونم نمی اون ، بکنم کارو من از هر هک کسی می شناسیم در این کار قوی
بعنی ، ترم خب قبلا و بودم اون قدرت از روح سرچشمه می . » گیره
« پس ، تو فکر می شعبده مرد این کنی باز هم باید یک کننده استفاده از روح ؟ باشه بوده » لیزا با سر
. « کرد تایید چرا باهاش نگیریم تماس تا موضوع بشیم متوجه چی » ؟ بوده
چ « ون نشده ثبت اطلاعاتی هیچ ! این یه رازه . تازه دیگری اشخاص هم به ، دارن وجود عجیبی همین
مثلا کسی که می تونه به دیگران فیزیکی طور رو از افرادی ، کنه تخلیه قدرت نظر که بایستند نزدیکش
ضعیف می و شند همه قدرتشون ی رو از دست می دن بمیرن ممکنه حتی ، . یه نفر دیگه هم بود که
می چیزی وقتی تونست به پرت طرفش می شه چهره هیجان. » کنه متوقف راه وسط اونو اش را روشن
romangram.com | @romangram_com