#آکادمی_خون_آشام_(جلد_اول)_پارت_30

.بودند، معتاد بزاق دهان موروي ها که در هر گزشی نصیبشان می شد
موروي و ها نگهبانانشان به این اعتیاد اهمیتی نمی دادند، موروي به ها جز این طریق نمی توانستند زنده
.بمانند مگر اینکه به زور طعمه اي پبدا کنند
خون دهنده سرش را کج کرد، به طوري که لیزا کاملا به گردنش دسترسی داشته باشد.پوستش به خاطر
گزیده شدن هاي روزانه از پر جاي زخم بود.خون دادن هاي گاه گاه من به لیزا چیزي روي گردنم باقی
.نگذاشته بود،جاي گزش هایم هیچ وقت بیش از تر یکی دو روز باقی نمی ماند
لیزا به جلو خم شد، دندان هاي نیشش را وارد گوشت ِ تسلیم شده ي خون دهنده کرد.زن چشمانش را
.بست، آه آرامی از روي لذت کشید.آب دهانم را قورت دادم، نوشیدن خون زن را توسط لیزا نگاه می کردم

نمی توانستم هیچ خونی ببینم اما می توانستم تصورش را بکنم.موجی از احساسات درون قلبم نفوذ کرد،
.خواستن شدید، حسادت.چشمانم را برگرداندم با و نگاه به زمین، خودم را سرزنش کردم
چت شده؟ چرا باید دلت براي یه همچین چیزي تنگ بشه؟ تو هر چند روز یه بار این کارو می کردي نه،. تو
.معتاد نشدي، نه این طوري، و نمی خوام هم بشی
اما نمی توانستم به خودم کمکی بکنم، نمی توانستم جلوي خودم را بگیرم تا دوباره لذت و اشتیاق گاز خون
.آشام به را یاد نیاورم
لیزا کارش را تمام کرد به ما و سمت سالن ناهار خوري و میزهایش رفتیم.خون خوردن لیزا طولی نکشید،
پانزده دقیقه وقت برده بود.قدم زنان شروع پر به کردن بشقابم با سیب زمینی سرخ کرده و خوراکی هاي
.گرد مانندي کردم که به طور مبهمی مانند تکه هاي جوجه به نظر می رسید
لیزا فقط یک ماست برداشت.موروي ها هم مانند دمپایرها و انسان به ها غذا احتیاج داشتند، اما به ندرت
.پیش می آمد که بعد از نوشیدن خون اشتهایی داشته باشند
" پرسیدم: " خب، کلاس ها چطور پیش رفت؟
.شانه اي بالا انداخت.صورتش حالا رنگ و رویی گرفته بود

" .خیلی خب.زل زدن هاي زیاد. خیلی زیاد. یه عالمه سؤال راجع به اینکه کجا بودیم پچ. پچ ها "
" .گفتم : " مثل منی پس
.خدمتکار غذا را ها رد کرد به ما و سمت میز حرکت کردیم.نگاهی زیر چشمی به لیزا انداختم
" باهاشون مشکلی نداري؟ اونا که اذیتت نکردن، کردن؟ "
" .نه، همه چی خوبه "
احساساتی که از طریق پیمان به سمتم می آمد خلاف این را می گفت. می دانست که می توانم احساسش
.کنم، به همین خاطر موضوع را عوض کرد و برنامه ي کلاسش به را دستم داد.نگاهی به آن انداختم
ساعت اول : زبان روسی 2
ساعت دوم : ادبیات دوره ي استعماري آمریکا

romangram.com | @romangram_com