#پانزده_سال_کابوس_پارت_141

لئون:تانگی مجبورم به جرم جاسوسی تحویلت بدم!

دیگه داشت کفری ام میکرد عصبی شده بودم نفهم بیشعور!

ایدا:اصلا به توچه تو مگه وکیل وصی منی تو؟

لئون:حرف نباشه بشین سرجات!

خدایا چیکار کنم ....صدای موبایلم اومد....داشتم دنبالش میگشتم که لئون گفت:زحمت نکش دست منه

ایدا:دست تو چیکار میکنه بده به من!

لئون: نترس میخوام جوابشو بدم....

دکمه اتصال روزدو فقط گوشیو دم گوشش گذاشت هیچی نگفت!

وسلر:ایدا کدوم گوری هستی تو زودباش بیا همون جای قبلی چرا جواب نمیدی؟ شنیدم کرازر میگه با ماهمکاری نمیکنی درس گفته؟ غلط کردی اگه همکاری نکنی فقط به اسم من رفتی هر غلطی میخوای میکنی یالا جواب بده چرا همکاری نمیکنی؟ ببینم کری جواب نمیدی!

داشتم آب میشدم ,انگار از تمام بدنم آتیش میزد بیرون داغون بودم...لئون با پوزخندو بدون هیچ حرفی گوشیو قطع کرد!

لئون:پس با وسکر همکاریتو ادامه میدی..چرا دروغ گفتی هان!

ایدا:خودتم شنیدی که گفت چرا همکاری نمیکنی من به اسم اون اومدم اینجا ولی به ضررش کار میکنم میخوام ویروسارو به مرکز تحویل بدم درحالی که وسلر میگفت باید بدم به اون ولی من زرنگ تر از این حرفام یه پاپاسیم بهش نمیدم چه برسه به نمونه ویروسا!


romangram.com | @romangram_com