#پانزده_سال_کابوس_پارت_139
جیک خنده اش گرفت!
شری:روآب بخندی مسخره !
جیک:خیلی بانمکی باشه بزن قدش تاآخر!
*******************
ایدا****
چشمامو که باز کردم اول تار میدیدم ولی به مرور بهتر شدم...هنوزم تو بالگرد بودیم لئون هم روصندلی کنار من نشسته بود!
لئون:بالاخره بیدارشدی چقدر میخوابی تو!
ایدا:مگه چن ساعته خوابیدم؟
لئون:چهار ساعته خوابی ببینم تو این چن وقت اصلا نخوابیدی؟
ازجام بلند شدم ..
لئون:کجا؟
ایدا:باید بر...
romangram.com | @romangram_com