#پانزده_سال_کابوس_پارت_117
ویرجیل:لعنت قطع شد...(به بغل دستیم فتم)ببینم هانی گن و ندیدی؟
-:چرا اوناهاش !
رفتم پیش هانی گن تا لا اقل از اون کمک بگیرم رکب خورده بودیم حسابی از چهارتا جوجه رکب خوردیم. با اعصاب خراب پیش هانی گن رفتم!
داشت با لئون حرف میزد!
ویرجیل:هانی گن یه لحظه قطع کن میخوام باهات صحبت کنم!
هانی گن:جانم ویرجیل! دارم بالئون صحبت میکنم!
ویرجیل:واجبه یکی از افرادم توزیر دریایی زندانی شده زیر دریایی هم سوراخ شده باید نجاتش بدیم الانم تماسم باهاش قطع شد!
هانی گن:ایدا رو میگی؟
ویر جیل:آره!
هانی گن:لئون بعدا باهات صحبت میکنم
چون تماس تصویری بود قشنگ همو میدیدن!
لئون:چی شده؟
romangram.com | @romangram_com