نوشته: gord_afarid
لید انداختم توی قفل و درو آروم باز کردم نایی برای سرکشی نداشتم به محض باز شدن در باربد و دیدم از رو مبل روبرویی در بلند شد و به سمتم هجوم اورد ترسیدم..یه قدم به عقب برداشتم یه لحظه از دیدن صورت گر گرفته و قرمزش دلم ریخت با خشونت دستمو گرفت و کشیدم تو و در و محکم بهم کوبید...
مطالعه