نوشته: م.محمدی
شاخه هم خون_عینکهای بدبینی را پایین بیاورید، دنیا پر از زیباییست! شاخه همخون، داستانیست از انسانهایی که به جای خون در رگهایشان، عشق میتپد. دختری که تصمیم میگیرد، دقیقتر به اطرافش نگاه کند. او از میان ماهی گلیهای حوض آب، آبی آسمان محبت مییابد. در این بین، ناگهان دل میبازد، حالا باید محبتی که به تازگی آن را کشف کرده را خرج احساس جدیدش کند؛ اما قلب هرکسی صندوقچه طلایی برای خرج احساساتی پاک، نیست. دل گم شده را باید پیدا کند، شاید آنوقت تفاوت میان درست و غلط عیان شود.
مطالعه