نوشته: فائزه عبدی
دختری از دنیای آزادی، بدون هیچ پایبندی به اصول و احکام دینی، بیقید و بند از هرگونه قانون، در خانوادهای که شاید خدا رو از زندگیشون عملاً و علناً حذف کردن… پسری با دنیایی کاملاً متفاوت، پایبند به تمام واجبات و احکام دین و شرع، زندگیای که فقط و فقط با قانون و برنامه ریزی پیش میرود، در خانوادهای که شاید علناً خدا در زندگیشون زیاد حضور داشته باشه ولی عملاً همش ریا و تظاهر باشه… داستان از آنجایی جالب میشود که همین دختر و پسر قصه ما با دنیاهای متفاوت خودشون قراره چجوری به یک ازدواج به سبک اجباری تن دهند…!؟!؟!؟ پایان خوش #ازدواج_به_سبک_اجباری
مطالعه