#تو_از_کجا_پیدات_شد_پارت_97
دستم برای سیلیه دوم بالا رفت که فرزاد دستمو گرفت و رو به نسیم گفت:میشه حرررف نزنیو سگش نکنی؟؟!!
نسیم از پله ها بالا رفت داد زدم: به ارواح خاک مادرم قسم میخورم ..نسیم بلایی سر بچم بیاری مادرتو به عزات میشونم...
فرزادو هولش دادم: تو که گفتی؛ کسی نمیدونه اون شب برای چی داشتم میرفتم رودهن؟!!!
شونه بالا انداختو سمت حیاط رفت: بدهکار شدم به شما دوتا؟!!! حتما هدیه گفته...من چه بدونم...
دستمو پشت گردنم کشیدم! دارم کم میارم...حوله ی روی زمینو با پا پرت کردم: دارم کم میارم...لعنت به همتون...
فرزاد کلیدای ماشینو پرت کرد سمتم: بشین پشت فرمون...
کلیدو گرفتم سمت شروین: تو بشین...
در عقبو باز کردمو نشستم رو صندلی...
شروین پشت فرمون نشست: خب؟! امروزمو که با شما سوزوندم! حالا کجا باید برم؟!
سرمو به صندلی تکیه دادم: خدا وکیلی دلتون نمیسوزه به حال من؟!
فرزاد برگشت عقب: غبطه میخورم به حالت...دو تا زن! اونم از نوإ باردارش...آخ آخ آخ...خدایا منو میبینی؟؟!!
پوزخند زدم: خدا نصیب هیچکس نکنه! پدرم در اومده...تازه اولشه! اون یکی معلوم نیست کجاستو چیکار میکنه؟! این یکیم دم به دقیقه حالش ازم بهم میخوره...
نفس عمیقی کشیدم: برو خونه ی لاله...
شروین از اینه نگام کرد: شیطون این سومیه؟!!!!...
چشمامو بستم:مادر زنمه....
*********
شروین ماشینو جلوی در نگه داشت و خم شد به ساختمون نگاه کرد: میریم توو؟!
فرزاد عینک افتابیشو گذاشت:من نمیام.....برادر زنشو دیدم! بدتر از خودش گاز میگیره...
در ماشینو باز کردم: شروین میای؟؟..
romangram.com | @romangram_com