#تو_از_کجا_پیدات_شد_پارت_94
بین حرفم گفت: اگه بخاطر من..
داد زدم: دارم حرف میزنم...مهسا...پیدات میکنم! مجبورت میکنم بشی خورشید...د لعنتی چه مرگته؟!حرف نسیمو پیش میکشی که چی بشه؟!با پای خودت اومدی که هیچ ... وای به حالت اگه خودم پیدات کنم ... اون بچه ی توی شکمت...مال منه!اون بچه شناسنامه میخواد...برگرد مهسا...دیوونگی نکن...بچه نشو..
با گریه گفت: منکه چیزی نگفتم!! فقط خواستم...
ارومتر ادامه دادم: خواستی چی؟!...کاش بدونی چه فشاری رومه...دارم کم میارم مهسا! تو باید باشیو ارومم کنی...
صدای زنی پشت خط شنیده شد: مهسا؟! اینجا چیکار میکنی؟!
مهسا سریع گفت: من باید برم...خداحافظ
با صدای تقه ای که به شیشه وارد شد از خواب بیدار شدم! شروین دماغشو چسبوند به شیشه و دندونای ردیفشو نشونم داد! شیشه رو پایین دادم: صبح بخیر...اینجا چیکار میکنی؟!
در ماشین باز شدو فرزاد کنارم نشست: بگو اینجا چیکار میکنید!!!
لبخند زدم: چه خوب که هستید...
فرزاد موبایلمو از روی پام برداشت: چرا تو ماشین خوابیدی؟!
موبایلو از دستش کشیدمو پیاده شدم: تنها جاییه که اروم میخوابم....
شروین جای من نشست : فرزاد بریم با این ی دور بزنیم؟!
- موافقم..بعد صبحونه بریم...
پشتمو کردم بهشون؛ برای شماره ی جدید مهسا تایپ کردم: مهسا جان؛ خواهش میکنم ازت شمارتو عوض نکن...من به خاطر تو شماره ی عمادو نگه داشتم...میخوام صداتو بشنوم...
صدای اهنگ شادی تو پارکینگ پیچید...شروین پیاده شدو شروع کرد به رقصیدن! خندیدم! یادم افتاد وقتی ارش داشت میرقصید من شروینو دیدم جای ارش...فکرمو به زبون اوردم: شروین ...وقتی عماد بودم...ی صحنه از رقص تو با کتو شلوار؛ توو ذهنم اومد...( پوزخند زدم) ...کاش عماد می موندم...
فرزاد اهنگو قطع کردو پیاده شد: به کی پیام دادی؟!
به دیوار تکیه دادم: حواست به من بود یا شروین؟!
فرزاد دست به سینه جلوم ایستاد: سیم کارتتو عوض کن...دل بکن از عماد دیگه...
شروین برگه ی روی ماشینو برداشت: عوض کنه؟! جون من! فرزاد...کلی زحمت کشیدم برای اون سیم کارتش به خاطر دست گلی که به اب داده بودیو موبایلشو پرت کردی بیرون...( برگه رو تو دستش تکون داد) این چیه؟!
پوزخند زدم: هیچی...
فرزاد خم شدو برگه رو نگاه کرد: چرتو پرت نوشته...
romangram.com | @romangram_com