نوشته: Moon_Girl
رزیتا یه دختر 14 ساله کاملا معمولی با یه چهره ی معمولی (ولی دوست داشتنی و جذاب) عاشق پسرعموش سپهر میشه… سپهر هم برای ارضای هوس هاش عشق رزیتا رو قبول میکنه ولی رزیتا بهش پا نمیده… بعد یه مدت رزیتا سپهر رو تو پارک با یه دختر دیگه میبینه و دوسال افسرده میشه شدید! بعد از اینکه حالش خوب شد تصمیم میگیره انتقام بگیره و چون سپهر عاشق زیبایی بوده ، رزیتا تصمیم میگیره زیبا ترین دختر فامیل و مدرسشون بشه….تو این دوسال هم سپهر اینا میرن مالزی و بعد از چندسال رزیتا میره پیش دانشگاهی و درحالی که زیبا ترین دختر مدرسشون شده(بدون عمل و با تلاشای خودش ، توجه بفرمایید ایشون خودشون خوب بودن فقط از نظر هیکل و یه چیزایی تو صورت میگما!!!!! که خیلی تاثیر داره) اتفاقای جالب و عجیبی براش میوفته….…پایان خوش #شاه_کلید
رمان های مشابه