#رقاص_های_شیطون_پارت_31

منم با لبخند شيطاني كه روي لبام بود قبول كردم

شروين لبخندي زد و روبروم وايساد

كنترل رو از روي صندلي برداشتم و دكمه ي پخش رو زدم و كنترل و انداختم رو صندلي

آهنگ شروع شد

دستامو زدم به كمرم و با شيطنت بهش خير شدم متعجب نگاهم ميكرد

شونه اي بالا انداختم و با پاي راستم آروم آروم روي زمين ضرب گرفتم

يكي از قانون هاي رقص سالسا اينه كه با ضرب برقصي

بچه ها هم همراهم رو زمين ضرب گرفته بودن

دست راستمو گرفتم سمتش

مشكوك نگام كرد و دستمو گرفت

چرخ زدم و پشت بهش چسبيدم پاي راستمو از لاي پاش رد كردم و با پاشنه پام زدم به باسنش

صداي جيغ و دست بچه ها باعث شد لبخند بزنم

شروين كنار گوشم گفت:كه اينطور

خنديدم و ازش جدا شدم و روبرو وايسادم سرمو كج كردم و يه لبخند بهش زدم

دستامو گذاشتم رو شونش و با انگشتام روي شونش ضرب گرفتم و يه لبخند ژكوند تحويل دادم و

يه پرش كوتاه و پاهامو 180درجه باز كردم و سريع بستم

خنديد و از كمرم بلندم كرد و گذاشت رو شونش

romangram.com | @romangram_com