#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_21


-ممنون واقعا

+خواهش میکنم گات گِرل(دختره بز)!!!حالا هم برو بخواب که ساعت دو عمت اینا میان و سه زوز دیگه هم جشن داریم

با جیغ گفتم:جـــــــــــــــــشـــــــــــــــــن؟!؟!؟!اونم سه روز دیگه؟!؟!واسه چی؟!؟!

+ورود عمت اینا دیگه!!!میدونی بعد از هیجده سال برای اولین بار دارن میان ایران

آروم زمزمه کردم:دونستن که آره ولی اینجوری بی هوا

+چی میگی تو؟؟؟

-ها؟؟؟هیچی

+راستی تا یادم نرفته صبح برو برای خودت لباس بخر هم اینکه دوستات رو هم دعوت کن

-باشه،راستی به عمه گفتی که قراره جشن بگیری؟؟؟

+آره ولی برای گرفتن لباس میان ایران

-وا!!!!!هرکی میره اونجا لباس میگیره اینا میان ایران؟؟

+نمیدونم خودش اینجوری خواست!!!

-چه چیزا!!!من رفتم بخوابم.....

وقتی وارد اتاق شدم ،یادم اومد که باید لباس بگیرم ،بذار یک زنگ به رها بزنم......

رها:سلام بر پارلا جون بگو عشقم

-اوهوع چه با ادب!!!!نگا صبح بیکاری؟؟؟

+دم دمای بهار کاری هم مگه هست؟؟؟؟

-خوب خدارو شکرر از من الاف تری،صبح میتونی با من بیای خرید؟؟؟

+خرید عیده؟؟؟

-نه بابا عمه اینا میان

+خوب ربطش؟!؟!

-مامان خانوم سه روز دیگه جشن گرفته

romangram.com | @romangram_com