#گناهکاران_ابدی
#گناهکاران_ابدی_پارت_2



(_به نظرم با گوسفند هیچ فرقی نداری میتونی باهاش دوست بشی

_وایسا ببینم منظورت چیه؟

_منظورم اینه گوسفنده الان توی اتاقت روی تخت شاهانت گرفته خوابیده تو هم خسته ای میخوایی برو کنارش بخواب...)



ای بابا بیا عقب تر برادر من انگار تو هم قات زدیا بیا عقب تر بیا دقیقا اوله اولش تا همه بفهمن این عذاب الهی از کجا به زندگی من نازل شد



(نه نه این دیگه برام قابل هضم نیست چه طور ممکنه اینجا باشه؟یعنی چی که توی بخش منه؟غلط کرده...اون مالفیسنت شرور توی بخش من هیچ جایی ندااااااااااره...)



خودشه دقیقا همینجا بود که کم کم فهمیدم ورود عذاب الهی به زندگی من نه تنها کافی نبوده باید عین یه بختک به اعصاب و زندگیمم بچسبه چون قرار بود مدام تحملش کنم



کاش میشد آدمارو مثل اسکناس جلوی نور گرفت و واقعی هاشونو تشخیص داد...بهم میگن انقدر تخس نباش...انگار به آب میگن خیس نباش هــــه اینجور مواقع جوابی که براشون آماده میکنم اینه که "هر کی از من خطایی دیده میتونه پنالتی بگیره اما قضاوت داور پای خودش"

آره ما از دور بدیم از نزدیک بدتر...تلخیم انگار ته خیار باشیم یا همون شربت دارویی که حین بچگی هات میخوردی...تلخیم چون باید باشیم چون یاد گرفتیم تـلـخ که بـاشیم مگـس دورمون کـمتـره

با هر کی بدتر از خودش در کل بخوام بگم در حوالی ما ادعا ممنوع کشتی گیر نیستم ولی حرفامو روی تشک میزنم با ما بودن و همراه شدن جرات میخواد بیب :)



رمان "گناهکاران ابدی" شخصیت های شرور و تخسی داره که انقدر توی خودخواهی های خودشون غرق میشن که به سادگی آب خوردن پا روی هم میذارن

درگیر یه جنجال بزرگ با ژانر #کلکلی #عاشقانه #انتقام و #چاشنی_طنر

یه قول هم بهتون میدم اینکه مثل همیشه سعی کردم داستان رمان #تکراری #کلیشه_ای #خز #کسل_کننده نباشه درعوض یه محیط #فان و #جالب داره در کل بخوام توی یه جمله این رمانو خلاصه کنم میشه همون شعار همیشگی من:


romangram.com | @romangraam