#اعدام_یا_انتقام
#اعدام_یا_انتقام_پارت_141
- بابت رفتارم با تو معذرت ميخوام
ولى خودتم مقصر بودى
اون حرفا خيلى برام گرون تموم شد
زنى که مال منه و من حتى انگشتم بهش نخورده ...
تو چشماى من نگاه ميکنه و از لمس شدنش توسط مرد ديگه اى حرف ميزنه و ميگه فقط مال ا ن مرده
هرچى هم که هيچى بينمون نباشه تو زنمى
روت حساسم
غيرت دارم
تو دست رو بد نقطه اى گذاشتى!
صورتمو به سمت چپ متمايل کردم تا دستش کنار بره
به زمين نگاه کردمو گفتم:
- ميتونستى با حرف بگى
مثل الان
- تو اون موقع داغ بودى
شايد ديدن اون باعث شده بود شوک بهت وارد بشه
ولى اگه سيلى نميزدم بهت تا شب ميخواستش جيغ بکشى
منم داغ ديدم
توسط همونى که دارى سنگشو به سينه ميزنى
تحمل منم حدى داره
اون آدم همه ى زندگيمو مادر بچه امو ازم گرفته و تو به خاطر اون به اين قلب وامونده مشت ميزدى
دستشو محکم به قلبش کوبيدو گفت:
- فکر کردى اين عشقو احساس سرش نميشه
فکر کردى سنگه؟
خيال ميکنى نميدونم هر شب عکسشو بغل ميگيرى و ميخوابى
صبح از ترس من زير پتوت قايمش ميکنى
فکر کردى خوشحال ميشم تويى که بى تقصيرى رو هميشه با چشماى غم گرفته ببينم؟!
نه!
به على قسم دلم ميسوزه برات
هربار ميگم ولت کنم برى پى زندگيت، صورت غرق خون مريم مياد جلوم
مريم من به خاطر عياشى اون مرد
چطور بذارم برى و اون با دل خوش زندگى کنه در حالى که منو بچه ام به خاطر اون تنها شديم؟
همه ى حرفاش درست بود
romangram.com | @romangraam