#دزد_قلبم_پارت_113
-به به اری جون چه خوشگل شدی امشب
به شروین نگاهی انداختم و تشکر کردم
و به سمت مبل رفتم و روش نشستم
پرهام:
رو به روم نشست و سرشو انداخته بود پایین
نگاهی به لباسامون انداختم
ست شده بودیم
لبخند محوی زدم و خیره بهش شدم
مثله اینکه سنگینی نگاهمو حس کرد که سرشو آورد بالا و چشم تو چشم شدیم
نگاه من تو چشماش بود و اونم با گیجی داشت نگام میکرد
تو حال خودمون بودیم که با صدای زنگ در از جا پریدیم
romangram.com | @romangram_com