#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_20
امیرعلی:کوفت پسره بیشعور
ماکان :امیرعلی باید درمورد نقشه های پروژه کیش یکم حرف بزنیم
امیر:چیزی شده
ماکان :ن باوا طرف قرارداد میخواهد ببینتت ..
امیر :اها اوکی
ماکان :الان بیا پایین ک منظرتم
امیرعلی:خونه مایی ،خووب خره بیا باالا
ماکان:تازه رسیدم منتظرتم زود بیا فعلا
گوشی قطع کرد الاغ
رفتم طرف کمد لباسام کت شلوار مشکی پوشیدم ..موهامم بسمت بالا شونه کردم و رفتم پایین پیش ماکان ..
پارت بیست و هفتم❤️❤️
امیرعلی
با ماکان سلام علیکی کردیم و رفتم سوار ماشین من شدیم
ماکان :امیر بریم کافی شاپ اونجا حرف میزنیم
امیر:باشه
هنوز ی خیابون رد نکرده بودم ک ی ماشینی از جلو بسرعت میومد
ماکان:😳😳دادا باید فاتحه خودمون بخونیم من هنوز ارزو دارم چرا خدااا
امیر:خفه ماکان
ماکان :😒
romangram.com | @romangram_com