#یه_نفس_هوای_تو_پارت_125

رادین:

- بهتری؟

مثل این ندید بدیدا میخ نگاه و لبخندش شدم... الهی قربون خنده ات برم چه ناز می شه... آخی اگه بدونی چقدر دلم برای خنده ات تنگ شده بود... همین جوری تو دلم قربون صدقه اش می رفتم که گفت:

- نسترن خوبی؟

با خجالت نگام رو از صورتش گرفتم و گفتم:

- بله خوبم... قرار بود شما برید.

رادین:

- آهان واسه این نگام می کردی تعجب کردی اینجام.

آخیش خوب شد نفهمید چرا میخش شدم.

رادین:

- الان ناراحتی اینجام؟

تو دلم گفتم مگه دیوونه ام وقتی کنارمی ناراحت باشم!

- نه، نه، فقط نمی خواستم مزاحم شما باشم.

romangram.com | @romangram_com