#ورطه_پارت_115
_بله؟
_قیمتش؟!
_متوجه شدم،ولی منظور شما رو از این تعارف متوجه نمیشم...
_تعارف نیس اقای ابطحی؛خب راستش میدونم که گرونه و به این راحتیا...
_من از شما پول خواستم زرین خانوم؟!
_نه ...ولی...
روم نمیشه که بهش بگم پول میدم تا دفعه های بعدی روم بشه به روت بیارم جنس میخوام...روم بشه تو روت نگاه کنم و بدون منت ازت جنس طلب کنم...روم بشه که...
_الو،زرین خانوم گوشی دستتونه؟
_ب..بله بفرمایین...
_عرضم به حضورتون که این بدهی من به الیاسه...من یه بدهی بهش داشتم وحالا اینطوری میتونم بهش برگردونم...بدون هیچ منتی..
_آخه اینجوری که نمیشه...
_چرا اتفاقا همینجوری میشه...شمام هیچ تعارف نکنید...من اهل تعارف نیستم..
_ولی آخه تا کی؟
_چی تا کی؟
_بدهی شا به الیاس مگه چقده؟
_هرچقد هس حالا حالا نیازی نیس که شما نگران باشین...بازم میگم خدمتتون که من هستم در خدمتتون...فقط...
نمیدونم چی میخواد بگه پشت بند اون "فقط" که...که فقط کم مونده منو خفه کنه!
_فقط کاری داشتین...منظورم نیاز این چنینی به خودم بگین...فقط به خودم...متوجه میشین یا بازم نیازه که تکرار کنم؟!
حرف تو رو متوجه میشم ولی اینکه چرا باید مکررا بیام پیش تو رو نه...
-بله متوجه شدم...ببخشید مزاحم شدم...
_خواهش میکنم...فقط دیگه با اینجا تماس نگیرین شماره همراهمو براتون اس ام اس میکنم ...هروقت،هر موقع از روز یا حتی شب شد باهام تماس بگیرین...
زیر صدا میگم بله...
و میمونم پشت این" بله" ...میمونه نا گفته هاپشت این" بله"..." بله" پر ابهامی بود...
اینکه شماره همراه منو از کجا داره که اس ام اس میده؟ چرا هر ساعت حتی شب؟
با صدای اس ام اس گوشیم به خودم میام،ولی با دیدن شماره نا شناس که پیغام تورج توش بود،از خودم ...از خود بیخودم خارج میشم!
_"زرین خانوم،این شماره رو داشته باشین و حتی الامکان کسی از این شماره خبر نداشته باشه ،خط شخصیمه نه کاریم، پس دوست ندارم دست هرآدم بیکاری بیفته ...قربان شما...تورج!"
_سلام زرین جان کجایی چشمم سفید شد اینقد که به در خونه تون زل زدم تا بیای.
زل میزنم به این سراسیمگی و اضظراب، چرا؟ دلم به شور میفته، شوری دل میزنه به چشمامو اشکو تحریک میکنه برای فوران!
_چی شده فلور جون؟ خوبی؟ شایان خوبه؟
_زرین،
و این زرین یعنی خیلی چیزا شده، خیلی حرفا داره
داد میزنم:
_چی شده فلور؟ شایان کجاس؟ چرا با خودت نیوردیش؟
_راستش زرین جون، مادر شوهرت اومد دنبال شایان، میخواست با خودشش ببره.
_کجا ببره، بدون اجازه من؟
romangram.com | @romangram_com