#وانیا_ملکه_خواب_ها_(جلد_دوم)_پارت_97

-دقيقا!

زدم روي پيشونيمو گفتم-ولش کن به تمرين برسيم شايد اين جمله رو قبلا يه جايي شنيدم که برام آشنائه

-آره والا الکي وقت گرانبهاي منو حروم نکن بزار يه کار مفيد کرده باشم!من که مثل تو بيکار نيستم!



چپ چپ نگاش کردم و گفتم-چي کار کنم؟

-مبارزه

-دوباره؟لازمه؟

-آره ديگه گفتم که ميخوام سطحتو مشخص کنم

رو به روي هم ايستاديم و شروع کرديم

-آروم تر بزن جنگ که نيست

-هر چي!تو بايد آمادگي داشته باشي فکر کن اينجا ميدون جنگه رحم نکن بزن با همه ي قدرتت

-ناقص شدي کي جواب مي ده؟

-تو بزن من هيچيم نمي شه

همزمان ضربه اي محکم به گردنم زد

-آخ…

romangram.com | @romangram_com