#توماژ_پارت_46


-تاببینم

-خدایا این چه نونی بود تو دامن من گذاشتی اخه ادم انقدر تافتونو نچسب؟

از گوشه چشم نگاهش کردمو گفتم: ناراحتی می تونی پیاده شی

-معلومه که می شم

جلوی در خونه نگه داشتم که گفت:نمیای بالا

-نه باید برم خونه دلم مثل سیرو سرکه می جوشه


romangram.com | @romangram_com