#تیام_پارت_75


وقتی چیزی نگفتم ادامه داد:

- مطمئن باش از ازدواج با کاوه پشیمون نمی شی، اون تو رو خوشبخت می کنه

- مامان کدوم دختریه که نمی خواد تو زندگیش خوشبخت بشه

- منظورم این بود که اگه چشماتو باز کنی می بینی که کاوه از هر جهت از رضا بهتره.



با آرامشی که حتی باعث تعجب خودم هم شده بود گفتم:

مامان توی قلب من دیگه رضایی وجود نداره شاید من درگیر یه عشق بچگونه شده بودم

مامان بغلم کرد و گفت:

نمی خواستم اینو بگم ولی دیروز وقتی با کاوه و فریده رفتی آرایشگاه، رضا اومد دم در خونه .




romangram.com | @romangram_com