#رخ_دیوانه_پارت_84


میدونم دروغ نمیگه اما پس من اینجا مهم نیستم گاهی میگم همه چیز تمام کنم اما گاهی میگم محمد سنگ صبور بوده توی این سه سال

از حق نگذریم همیشه بوده حتی همین چند وقت پیش که یک ادم بی شرف تهدید کرده بود

درست کاری نکرد محمد اما حمایتش باعث شد جرات داشت باشم به بابا سهیل بگم

گاهی دوستام میگن مگه دیوانه ای اون از تو چند ماه کوچک تر اما میدونم تصمیم در این لحظه اشتباه نیست

یک چیزی که محمد خیلی باهاش میتون من ازار بده تهدید به رفتن سوریه هست یعنی مدافع حرم

من مخالفم یک سال دارم باهاش میجنگم حتی یک بار نصف کارهاش انجام داد

جانم قسم دادم تا نره دلم رضایت نمیده من همه کسم بخاطراین چیزها از دست دادم

پدر شیمیایی واعصاب روانم،کسرا جوان مرگ شدم ،خانواده بابا کهنم و عمرم وسلامتیم همه اینا برام مهم

چند وقت پیش کیا بهم زنگ زد

گفت از فلش که پیش کسرا بوده و گفت بخاطرش جونش داده و گفت و گفت تا این که جوابش شد دست تیکه پاره من که خرده های شیشه داخل زخم ها میدیم اما زخم ودرد حس نمیکردم درد قلبم باعث میشد زخم دستم نبینم

همان روزی که نذاشتم محمد بدون چه کردم وگرنه بدترش سر خودش میاورد

میدون من عصبانیتم سر خودم خالی میکنم


romangram.com | @romangram_com