#رخ_دیوانه_پارت_66
شوق تعطیلی روز برفی تو کوچه پس کوچه های تهرون
بازم مثل همیشه این اتوبوس شلوغ این موقع به قول ارزو با یک خط اتوبوس میتونی کل اصفهان بگردی سوار که میشم یک مادر به دخترش میگه ببین نمیگی به بابا کجا بودیم بفهمم منم نمیذارم بری مهمانی و من از این همه وقاحت از شرم سرم پایین میندازم کلا ادم رکیم اما این دیگه کی بود کانون خانوادش داشت بخاطر چی نابود میکرد و تازه جار میزد اتوبوس میرسه به ایستگاه مورد نطر حالا باید با خط سریع و سیر برم بهارستان این مسافت همیشه ادییتم میکرد البته این چند سال که بهارستانیم دلم برای ان شش سال تنگ شده بیخیالی میگم هندزفری میذارم تو گوشم با زمزمه کردن اهنگ شبی خوش سیامک عباسی گوش میکردم
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین حیله اش قصه اش دراز کنید
به جان دوست که غم پرده بر شما نبرد
گر اعتماد بر الطاف کار ساز کنی
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
♫♫♫♫♫♫
هر آن کسی که در این حلقه نیست
romangram.com | @romangram_com