#رخ_دیوانه_پارت_42


وای مراسم مهرزاد اینا بعد سال کسرا

عزا گرفتم چطور مراسم برم من با هیچ هیچ کس انجا نمیسازم تازه مهرزادم که امروز این طوری شد خدا خودش بخیر بگذرون

به شقایق میگم :ماشین داری شقایق؟

اره دارم

خوب پس با اجازه من کم کم برم یکم دیرم شده

خواهش میکنم عزیزم

نمیدونم چرا همیشه جلو صندق تنبلیم میاد اصولا دوست دارم صورتحساب بیارن و پرداخت کنم حس ندارم منتطر بشم

همیشه خوب این کار به عهده کسرا بود راستی نقش کسرا چقدر در تمام لحظه های زندگیم پررنگ بوده و توجه نکرده بودم همیشه خرج میکرده

امروز قرار کیا بیاد بعد ظهرم به پیش نهاد بچه ها باید برم بوستان سعدی والیبال

صدای زنگ ایفون میشنوم الان دقیقا برم ایفون جواب بدم خوب گلی جواب میده

گلی یک زن چهل ساله که هفته ای یک بار میاد خونه نظافت میکنه بلند میشم به طرف کارگاه میرم از در سالن که خارج میشم کیا میبینم

احوال خانم نقاش چطور خوبم کیا نمیای بریم کارگاه چرا چرا بریم


romangram.com | @romangram_com