#رخ_دیوانه_پارت_138


خوب پس پیش به سوی خانه

حالا در اصلی چیکار کنم یک دفعه میبینم چراغ بالا در روشن شد این یعنی یکی داره یا خارج میشه یا داخل

خودم پشت شمشاد باغچه مخفی میکنم یک لکسوس مشکی رنگ امد بیرون

وا این که سورن مگه ترکیه نبود البته بعید نیست از ترس جون برگشت باشه

خدایی تو ترکیه وحشتناک وضعیت امینیتی

از پخ خانه رد شد که خودم مثل فشنگ از بین دوتا در که داشت بسته میشد رد کردم اوف په کار مشکلی

این خونه سرایدار نداره پس با خیال راحت از پله ها بالا میرم خوب حالا گلدان کو ایناهاش الهی هیچ کس بهش اب نداد خشک شده کلید پیدا میکنم

در خانه باز میکنم باز کردن در همانا کلی گرد وخاک تو حلق رفتن همانا به سلفه کردن افتادم

اوه اینجا چه خبر یک وجب خاک همهجا نشست گوشه های سقف پر تارعنکبوت

حالااز کجا شروع کنم اتاق کسرا اول یک اهنگ بذارم روحم شاد بشه چه دل خجسته ای دارم من ...

دونه دونه چیکه چیکه اشکام میریزه رو کاغذایه خیس

تو که حاله همرو نوشتی حاله دله مارو بنویس


romangram.com | @romangram_com