#پرواز_را_به_خاطر_بسپار_پارت_145


از عالم و آدم شاکی بودم.

در تمام عمرم تا این حد دست به دامان خدا نشده بودم.

خودم هم نمیدونستم علت اینهمه بدبختی چیه؟

شاید همونطور که میگفتن طالعم نحس بود.

چقدر خنده ی خانمهایی که جواب آزمایش حاملگیشون مثبت بود به نظرم مسخره میومد.

شنیده بودم: ” سختی ها نمک زندگــــــیست “

امّا چرا کسی نفهمید که ” نمــــــک “

برای من که خاطراتم زخمیست ، شور نیست ؛ مزه ” درد” می دهد !

بعد از دو ساعت با صدای منشی پذیرش به خودم اومدم.

پذیرش: مریم ملکوتی. مریم ملکوتی.

گفتم: بله خانم. من هستم.

- جوابتون آماده است

با پایی لرزان و دستی لرزانتر به سمت میز پذیرش رفتم و برگه جواب آزمایشو گرفتم:

romangram.com | @romangram_com