#اسوه_نجابت_پارت_82

به هر ديارش نميدم

مریم از دستشویی بیرون میاد. قطرات آب از روی صورتش میچکه

از کنارم رد میشه:

- بیا آقای پدر شاممونو بخوریم که خیلی خرابکاری کردیم!

آیلین بغل، بلند بلند میخندم و به آشپزخونه میرم.

همراه مریم مشغول خوردن املتی میشم که به اندازه چلو کباب زیر دهنم مزه میده. فقط دست پخت مریم نیست که باعث میشه این غذای ساده به دهنم مزه کنه بلکه حضور خود مریم و اینکه تو این خونه خونواده ای در حال زندگی کردن هستن، حس مرد خونه بودن و شیطنتهای آیلین، همه و همه دست هم میدن تا من شور و شعفی فراوان داشته باشم!

آیلین در حال شیطنت تو سالن پذیرایی و بپر بپر روی مبلهاست!

صدای مریم بلند میشه:

- آیلین بیا پایین! مبلها کثیف میشه!

سرمو بالا میارم:

- چکار داری بچه رو! دلیلی نداره انقدر تو تربیتش سخت گیری کنی!

- سخت گیری نمیکنم! مبلها کثیف میشه! یک مهمون که بیاد، نمیگه بچه شون این کارو کرده با خودش میگه زن خونه چقدر شلخته و نامرتب بوده!

لقمه آخرو به دهنم میکنم و با دهن پر میگم:

romangram.com | @romangram_com