#اسوه_نجابت_پارت_62
اي که با معناي ديگر عشق را آموزگاري
اي همدم اي مرحم اي خط سرنوشتم
اي همدم اي مرحم اي خط سرنوشتم
آیلین روی زمین نشسته، به تخت تکیه داده و پاهاشو دراز کرده و یک کتاب رو پاهاش گذاشته!
- دخمل بابا چکار میکنه؟
- کتاب میخونم.
لبه تخت میشینم:
- چی میخونی؟
- شنگول، منگول! میخوای واست بخونم؟
- آره عزیزم. بخون ببینم چطوری میخونی!
آیلین انگشتشو میذاره زیر کلمات و شروع میکنه:
-..... دو رو بر ...خونمون... اطراف این لو.. لونه مون
یه آقا گرگ اومده.... هم وح...وحشیو.. هم بده
romangram.com | @romangram_com