#اسوه_نجابت_پارت_58
- شام بریم رستوران؟
مریم نگاهی به ساعت ماشین میندازه:
- الان که هنوز ساعت هشته! بعدشم خونه یک چیزی درست میکنم، میخوریم. خیلی با غذاهای رستوران موافق نیستم
- منکه از خدامه دستپخت تو رو بخورم. هنوز مزه ماکارانیت زیر دندونامه! ولی خسته نیستی؟
- نه! کاری نکردم.
سوار ماشین میشم و به طرف خونه راه میفتیم.
با مریم و آیلین وارد آپارتمان میشیم.
مریم به سمت آشپزخونه میره. در یخچالو باز میکنه:
- شام، املت میخورید؟
- هرچی درست کنی، میخوریم. مگه نه آیلین بابا؟
آیلین دستهاشو به کمرش میزنه:
- آره... ولی سیب زمینی سرخ کرده هم کنارش باشه!
منوی غذایی این بچه هم مثل کارهای باباش قره قاطیه! املت با سیب زمینی سرخ کرده!!!
romangram.com | @romangram_com