#استاد_جذاب_من_پارت_101
رها:اون خیلی قشنگه مطمئنم بهت میاد
رادوین:آره قشنگه بریم پروو کنیم
از اینکه از سلیقم خوشش اومد خوشحال شدم به فروشنده سلام کردیم رادوین به لباس اشاره کرد و مرده بهش داد و رفت تو اتاق پروو ۵ دقیقه بعد صدام زد در زدم و در رو باز کرد واااااااااای خداااایا بمیرم برااااش چه خوشگل شده بووووود خداااااااا.....یه کت و شلوار زرشکی بود زیر کت یه پیرهن مشکی بود با یه پاپیون سفید که تو گردنش بود.... کلی ذوق کرده بودم و تو هوا دستامو کوبیدم به هم و با ذوق گفتم
رها:وااای رادوین چه خوشگل شدی
خندید و یه چشمک زد و گفت
رادوین:سلیقه شماست.....خب دیگه برو که من عوضش کنم
رها:باشه
رفتم سمت فروشنده منم باید کارشو جبران کنم کارتمو دراوردم و بهش دادم و کت و شلوار رو حساب کردم ۵ دقیقه شد که رادوین اومد بیرون لباسا رو داد به فروشنده و کارتشو هم بهش داد که فروشنده گفت
فروشنده:همسرتون حساب کردن
از اینکه گفت همسرتون یه جوری شدم هم خوشحال هم خجالت رادوین برگشت سمتم و گفت
رادوین:چرا آخه؟
رها:خب توهم لباس منو حساب کردی
سرشو کج کرد و لبخند زد و گفت
romangram.com | @romangram_com