#نه_دیگر_نمی_بخشم_پارت_2
روحی روان همچو جویبار که هر نفرت و کینه ای را میگذشتم و در خود حل میکردم
حال نزد من آمده اید و میگویید اشتباه بود؟
حال پدرم نزد من آمده و برای عمر گذشته ام ،روح از هم گسسته ام ،تن به گل نشسته ام
عذر میخواهد و میگوید
اشتباه بود ....
نفرت از من اشتباه بود ...
کینه از من اشتباه بود ....
و حال از من آبدیس بودن میخواهد
آبدیسی که میگذشت مانند رود
همان آبدیسی که خود روزی او را کشت
اما حال من همان شراره ای هستم
که از ابتدا در خیالشان بود
romangram.com | @romangram_com