#منشی_مدیر_پارت_90

- اره فهميدم ولي اصلا و ابدا تعجب نکردم

- چرا؟

- چون مي دونستم.. فقط از اينکه پنج ماه طولش دادي تا بالاخره امروز جون کندي وگفتي ازت حرصم ميگيره.

- رزا تو هم به من علاقه داري؟

- خيلي خونسرد نگاهم کرد و گفت:

-اره

از صراحت کلامش تعجب کردم و هم خنده ام گرفته بود. پرسيدم:

- چقدر؟

- همين قدر که اگر يه کم ديگه دست دست کرده بودي خودم بهت ميگفتم.

- خوش بحالت اعتماد به نفس زيادي داري

- اما براي تو متاسفم يه ذره هم نداري

- آخه تو يه جوري

- هر جوري باشم اگه تو منو دوست داري دليل نميشه شانست رو امتحان نکني حالا برو ميخوام تنها باشم

به رزا فکر مي کردم ذاتا ادم خونسردي بود.اگر علنا بهم ابراز علاقه نکرده بود محال بود بفهمم دوستم داره.از روزيکه به علاقه ام اعتراف کرده بودم تغير چنداني در رفتارش به وجود نيومده بود.گهگاهي که مثل سابق جواب تندو تيزي تحويلم مي داد با خودم فکر مي کردم نکنه خواسته منو دست بندازه و مسخره ام کنه.توي همين فکرها بودم که رزا کنارم نشست:به چي فکر ميکني؟

-به تو

باتعجب نگاهم کردو گفت:به من؟

romangram.com | @romangram_com