#منشی_مدیر_پارت_37
- اين چه حرفيه؟ خودتون ميدونيد که من چقدر براتون احترام قائلم.
- پس اين يه بارم خواهش منو رد نکن.
-مامان، من علت اين اصرار شما رو نمي فهمم چرا برام توضيح نمي ديد؟
-رمينا؟
- مامان ديرم شده... خدا نگهدار و بدون اينکه به او فرصتي بدهم در را بستم و به سرعت از پله ها پايين رفتم. خوشبختانه کسي تو راه پله ها نبود.
وقتي وارد شرکت شدم با نگاهي به ساعت ديواري شرکت فهميدم نيم ساعتي تاخير داشته ام. هنوز روي صندلي جابه جا نشده بودم که زنگ تلفن به صدا در امد گوشي را برداشتم و گفتم: بله
- الو خانم رسام؟
- بله بفرماييد؟
- حالتون خوبه؟
- مرسي جنابعالي؟
- فرهنگ.. ممکنه به من بگيد الان ساعت چنده؟
در دلم گفتم: من روي تو يکي رو کم ميکنم. حالا ببين و با ارامش گفتم: به نظرم شماره را اشتباه گرفتيد اقاي فرهنگ مي بايست شماره...
اجازه نداد جمله ام را تکميل کنم و گفت: خانوم يعني شما منظور منو نفهميدي؟
- چرا هرچند سوالتون خيلي بي ربط بود.
- اين تاخير نيم ساعته براي چي بود؟
romangram.com | @romangram_com