#ملورین_پارت_52
بلند خندیدم.
وهرام:-قبول ولی شما باختین باید صدا گاو دربیارین و بندری برقصین...و بلند زد زیرخنده.
میدونستم میبریم همیشه اسم فامیلم خوب بود.
آبدیس-نخیر نامردیه نمی....
پریدم توی حرفش.
-قبوله.
شروع کردیم به بازی کردن.
با فاصله از پسرا نشسته بودیم من مینوشتم و دوقلو ها تند تند جواب هارو می گفتند.
بلند گفتم:
-هی شماها وقت تمومه.
شایان-اه لعنتی
آبدیس دفتر رو برداشت.
آبدیس-اسم؛ کیانا
شایان-کارن
آبدیس-فامیل؛ کامرانی
شایان-کارنی
-اععع نخیر قبول نیست. من در آوردیه.
آرمیس تند تند سرش رو تکون داد.
آرمیس-اره اره راست میگه.
وهرام- خیلی هم قبوله چجوری فامیل عاطفه ای شماها من در آوردی گفتین مجبورمون کردین قبول کنیم.
romangram.com | @romangram_com