#مرد_نفرین_شده_پارت_70

به قدم و اهسته جلو میومد.





تا جایی عقب رفتم که به





دیوار پشت سرم برخورد کردم.





دوست داشتم جیغ بزنم تا





شایان بیاد و ببینتش.





ببینه و بفهمه من دیوونه نشدم





ولی ترسیدم که اگه من شایان





رو صدا کنم و اون به این جا





بیاد مطمئنا این روح یا جنه

romangram.com | @romangram_com