#مرا_دوباره_آغاز_کن_پارت_42

--سلام داد، نوشته من شما رو می شناسم.

-بگو اره.

-باشه.نوشته تو کی هستی؟

-بنویس همونی که قراره تو رو ازاین دنیا نجات بده.

-منظور؟

-بنویس من تعبیر رویاهاتم.

رشید نگاه با مزه ای به دوستش انداخت:اینو بنویسم که طرف ذوق مرگ میشه.

-بذار بشه.

-جواب داد.عزیزم اسمتو میگی.

- نه هانی، دوست دارم خودت بشناسی.

-نوشته خب یه مشخصات بده.

-بنویس همون که تو پارک بودم.

-میگه کدوم روز؟

-بابا طرف حرفه ایه.اونوقت دیدی چی میگفت:

با لحن زنانه و مسخره ای ادای دخترک که خود را پانی معرفی کرده بود دراورد.

romangram.com | @romangram_com