#من_یا_اون_پارت_139
همه ی دار و ندارمو میدم
واسه ی شادی قلبت عزیزم
همهء احساس تو قلبمو میدم
حالا نوبت من بود که زمزمه های آهنگ رو بگم. سرم رو مقابل میکروفونی که جلوم بود گرفتم و آروم گفتم:
نمیدونــــــم نمیدونـــــــم نمیدونــــــــــــــــم
نمیدونــــــم نمیدونـــــــم نمیدونــــــــــــــــم
آقای فلاحی:
واسه ی دیدن بارون چشمات
همه ی خاطره هامو سوزوندم
آخه تو اینجا نبودی ببینی
چه جوری پای نگاه تو موندم
تو نبودی که ببینی دلم رو
چه جوری عاشق عشق تو مونده
romangram.com | @romangram_com