#من_تو_عشق_پارت_88


ــ چیزی نگفت.... فقط خودشو معرفی کرد

ــ واقعا؟چه جالب...

تعجب کردم....یعنی وقتی رفتم تو حیاط فرهاد دنبالم اومده؟....

ــ تو از کجا ما رو دیدی؟

دستش نوازش گونه رو کمرم به حرکت در اومد و جوابی نداد

تو هر نفس که میخوام

بگم که خیلی تنهام

تو قطره های اشکام

چشام تو رو می بینه

تو اوج عشق و احساس

دلم که خیلی تنهاس

وقتی که یادت اینجاست


romangram.com | @romangram_com