#مامورین_پر_دردسر_پارت_57
رسیدیم به طبقه مورد نظر اول از همه پیاده شدم ولی صدای دریا رو شنیدم که گفت:نمیدونم چقدر دیگه طول میکشه که مثل قبل شه
و صدای باراد که گفت:درست میشه دریا .درکش کن
بقیه حرفاشونو گوش ندادم و رفتم تو دفتر
به نظر بقیه تو این سه سال خیلی عوض شده بودم
سه سالی که تو امریکا گذرونده بودم برای پیدا کردن عامل اون حادثه و سه سالی که از همه دور بودم
و وقتی برگشتم که مطمئن بودم خیلی نزدیک شدم ولی با اومدن اون پسره همه معادلاتم بهم خورد
تا ساعت ده پرونده جدیدو خوندم
یسری داروی ارامبخش از یه منبع
نامشخص وارد بازار میشد و اختلالات عصبی تو بدن ایجاد میکرد
که تو بدن یسری از افراد به علت وجود یسری مواد یدی حساسیت شدید ایجاد میکرد مثلا تشنج افت فشار خون شدید ارست قلبی ریوی (یه نوع واکنش نهدید کننده حیات محسوب میشه)
باید منبعی و وارد کننده رو گیر می اوردیم ولی من نفهمیدم این کجاش به انتقام من ربط داشت
romangram.com | @romangram_com