#مامورین_پر_دردسر_پارت_186


تقه ای به در خورد و امیرعلی اومد یکی از مامورای بخش پشتیبانی اومد و رفت سمت رییس و یه

چیزی تو گوشش گفت که رییس چشماش گرد شد و نگاهشو به من دوخت

سری تکون داد و بعد رفتنش رییس نیم نگاهی بهم انداخت و

گفت:ردشو گرفتن حمله با لب تاب خانم سپهری صورت گرفته

همه برگشتن سمت من و شروع کردن به پچ پچ کردن و همهمه ها بالا گرفت

:امروز صبح لب تاب من دزدیده شده

صالحی معاون رییس گفت:چیییی؟خانم سپهری چجوری میتونین انقدر خونسرد

باشین کل اطلاعات پرونده هایی که دستتون بوده الان دست دشمن افتاده

اخممو پررنگ تر کردم:خواهشا صداتونو برای من بلند نکنین همه حضار اینجا با من اشنایی دارن

romangram.com | @romangram_com