#مامورین_پر_دردسر_پارت_183


سریع رفتم سمت لب تاب شایلین راست میگفت کل سیستم مشغول

شده بود صدای همهمه ها داشت میرفت بالا
نگاهی به دخترا انداختم و سریع رفتیم سمت نرده ها

زنگ خطر به صدا در اومده بود و همه شکه شده بودن و اینور و اونور میدویدن

کلافه نگاهی به اوضاع بوجود اومده کردم دریا با صدای نگرانی

گفت:همش تقصیر منه ستاره
تا اومدم حرف بزنم صدای رضایی بلند شد :خانم سپهری

برگشتم سمتش که با دلهره گفت:اطلاعات یسری از عملیاتامون پاک شده

رضایی یکی از سرپرستای عملیاتی بود

صدای زنگ خطر قطع شد و با صدای باران برگشتم

romangram.com | @romangram_com