#مامورین_پر_دردسر_پارت_134
:یپ
-من نمیدونستم این ماجرا هارو و چجوری بگم
:فهمیدم حالا بیا یجوری بریم بیرون اینکه سراغمون نیومدن مشکوکه
-یه چیزی میخوایم که قفل و باز کنیم،گیره ای چیزی داری
:دارم ولی خودت باید برش داری
-باشه .خــــــــب اها سرتو بذار رو پام دست من که زنجیر داره
ناچارا سرمو رو پاش گذاشتم
اشکان)
سرشو گذاشت روی پام گیره تو موهاشو برداشتم ولی حس کردم پام خیس و گرم شده
romangram.com | @romangram_com