#مامورین_پر_دردسر_پارت_101

گاهی وقتا باید سکوت کرد فقط سکوت

رو تخت نشستم و سرمو تو دستام گرفتم

با صدای در سرمو بالا اوردم بابا بود

-ستاره بابا باید صحبت کنیم

:برین بیرون

-چی؟

:گفتم برین بیرووووووووووووون

با تعجب بهم نگاه میکرد تا حالا اینجوری برخورد نکرده بودم ولی هرچیزی یه اغازی داره نه؟

با صدای ارومتری ادامه دادم:نذارین بی احترامی کنم برین بیرون یا نه من میرم


romangram.com | @romangram_com