#لرد_سوداگران_پارت_96


صدای موسیقی اکو شد پس درست حدس زده بودم

_به به مرداس خان راه گم کردی ، چرا دم دری بیا تو .صدا که همونه

_تموم شد؟

بلند قهقهه زد ولی من تلفن رو دورتر گرفتم

_اره الان میام استقبالت

_بجم

مدت زمان کمی منتظر شدم در باغ باز شد موتور رو هل دادم داخل ،امیر و وسط دوتا بادیگاردش تشخیص دادم .به سمتم پا تند کرد و اومد جلو و بغلم کرد

_امیر بدم میاد نچسب

_اه بمیری با این وسواس مسخرت

_چیکاره ای

_فعلا که بارا بسته اس

چشمکی بهم زد و دوباره قهقهه زد

_چندتان

_اوه خیلی بیا بریم، خوشت اومد میگم یکیشون امشب حالت و بسازه

اخمی رو حواله چهره مسخرش کردم و رفتم داخل ،آدمای زیادی رو تو ویلا جا داده بود همه جا رو دود گرفته بود. دستش که رو کمرم بود هدایتم کرد به جلو و تو سالن

میدونستم میشه اینجا پیداش کرد نیم نگاهی هم به بقیه ننداختم تا ببینم دارن چه غلطی میکنن


romangram.com | @romangram_com