#کسی_پشت_سرم_آب_نریخت_پارت_31
ذوباره لبخند پر مهري روي صورتش آمد."عشق به آدم ابهت مي بخشد ! نبايد باعث خجالت
كسي بشود . مادرت بايد در جريان قرار بگيرد. شايد بتواند كاري برايت انجام دهد."
حال چندان خوبي نداشتم كه به حرفهاي دكتر فكر كنم . مادر كه برگشت دوباره تب و لرز كردم.
"ماني وقتي برگشتيم خانه مي خواهم يك مهماني ترتيب دهم. خانواده خانم رزيتا را هم دعوت
ميكنم."
قند در دلم آب شد:" راست مي گوييد مادر؟"
"البته به پدرت هم گفتم حرفي نداشت."
romangram.com | @romangram_com