#کلکل_شش_نفره__پارت_9


ارام_ خب این پله هاش زیادههه ، نمیتونی با پله بری اگه تو خونه با پله میری چون پله هاش کمه این جا نمیشه.

_ ارام میدونی که نمیام انقد اصرار نکن، هر چی بگی ترسه دیگه نمیتونم.

ارمینا_خب این جوری چیزی ازت نمیمونه که بدو ،چشاتو ببند چیزی نمیفهمی.

_واااییی نههه چشم بسته بدترههه ، من با پله راحت ترممم، شما برین گیر ندین دیگه.

ارمینا و ارام_ باشه برو، مواظب خودت باش .

_ اوهوم باشه‌. اییی خدااا چند تا دیگه مونده دیگه نمیتونمم ، خسته شدم، بسهههه، کدوم منگلی این همه پله رو تنهایی میاد خببب، ترانه هم هیچ جا بدرد نمیخوری، خاک تو سره

دست پا چلفتیت کنن.?

از زبون متین:

امیر_متین دادا قربون دستت میری ببینی امین کجا مونده؟

گوشیش در دسترس نیست!

_یعنی چی که در دسترس نیست؟

مگه کجا رفته؟

امیر_نمیدونم باااو برو دیگه جون مادرت

_باشه...چیکار کنیم دیگه خراب رفاقتیم

امیر_غـلامم داش متییین

_چاکــریم

امیر_گمشو دیگه ببین کجا مونده

romangram.com | @romangram_com