رمان کلکل شش نفره

#کلکل_شش_نفره__پارت_53


اصن چرا مــن این ترانه رو میبینین؟بیاین اینو ببرین خیلیم بهتر از منه خیلیم خوشگل تره اصن از هر لحاظ کدبانو یه پا خانوم...

منو میگی داشتم میمردم از خندههههه صندلیای هواپیمارو گاز میزددددمممم

ارامم مث یه درخت داشت به چرتوپرتای این دیوونه ی زنجیره ای نگاه میکرد

از زبون ترانه:

منو ارام داشتیم از خنده ریسه میرفتیم

ارمینا_ها، چیه،چتونه،خل شدین، هواپیما سقوط میکنه اونوقت شما می خندین،ای بمیری ارام با این تز دادنت،تهران به اون خوبی به اون قشنگی ، ما رو ورداشتی آوردی تو یه جزیره ی

فنچول که چی، آخه آدم ناقص ملت پا میشن میان تهران ما مگه چمونه که باید بریم کیش.

مهماندار_ مسافران گرامی لطفا کمربند های خود را باز کنید و تا باز شدن درهای هوا در جای خود بشینید.

ارمینا_ای تو روحت ترانه بگم که تو سوسک شی ، منگل بی خاصیت.

_حوصلم سر رفته بود خبببب، هدفم این بود که بخندم که خدارو شکر به هدفم رسیدم.

ارمینا_که به هدفت رسیدی اره، واستا تا حال تو بگیرم بخندم.

_نهههه ارمینا جونم فدای اون چشای خوشگلت بشم ، حیف نیس تو که اینقد پوستت صافه حرص بخوری یه وقت جوش میزنیااا‌.

ارام_پاااشییین، همه رفتن عین چی بهم چسبیدین، توروخدا نگا کنا با کیا اومدم مسافرت.

ارمینا_وااایی بدویین بریم خرید.

ارام_ارمینا بزا برسیم ، بفمیم کجاییم ، کجا باید بمونیم اونوقت خریدم میریم.

ارمینا_چیششش ، خب منظور منم همین بود دیگه.

ارام_اره لامصب از ذوقت معلوم بود.

romangram.com | @romangram_com