#کلکل_شش_نفره__پارت_18


_بحث نه عزیزم گفت و گو.

ارمینا_ترانههههه ی گااااو ادا منو در میاریییی مگه دستم بهت نرسه.

_اعوذو بالله ، باز این دوباره جنی شد ، قرصاتو خوردی خیخیخی...

جییییغغغغغ....

واااییی ارام ارامی ارام جونم بیا اینو از من جدا کن الان سیاهو کبود میشمممم یعنی شدم دیگه ، ووویییی نیشگون نگیرررر وحشیی اوووف درد میگیرههه خدااااا

ارمینا_دوس دارم، تا تو باشی دیگ ادا منو در نیاری.

از زبون متین:

_اوووف چه خوابی بووود، چقد چسبید. ععع پس این دوتا کوشن.

امیییییییین، امیررررررررر

امین_مرررررگ، عین خرس خوابیده حالا هم که بیدار شده داد میزنه.

_فکر کردم رفتین بیرون

امین_تو میخوای زیاد خودتو خسته نکن، با این فکر کردنت

امیر_کجا پاشیم بریم خب؟

متین یادت که نرفته واسه چی اومدیم اینجا، واسه کار اومدیم کااااار

_ اوووف بسه دیگه از وقتی دانشگاه تموم شده و این شرکت کوفتی رو زدیم عین خر داریم کار میکنیم تو کیش که نمیشه کار کرد باید رفت دور دور.

اصن امشب کارو بار تعطیله میریم بیرون.

امیر_نه

romangram.com | @romangram_com