#این_مرد_امشب_میمیرد_پارت_92
واسه ژاله است كه سر به زيره و به هيچ زنى حتى نگاه نميكنه
واسه ژاله به من ميگه لباس مناسب بپوش كه چشمهاش به ژاله اش خيانت نكنه
صبح ها واسه ژاله دير مياد چون شب ها يا با خودشه يا يادش
موهاى ژاله بلنده؟! حيف كه ديگه غرورم اجازه نميده از فرشيد سوال كنم
ژاله تركش كرده ؟ ولى هنوز عاشقشه شايد هم قايمش كرده
اه اه يلدا خاك تو سرت اصلا به توچه اينم بيخيال شو مثل همه مردهاى عالم )
گوشيم زنگ خورد باران هم كم كم شروع به نواختن كرده بود . معين ! ولى ديگر دلم نلرزيد با سردى پاسخ دادم
_ بله
_ بيا از پله ها پايين جلوت ١ تيره چراغ برقه ماشين اونجا پاركه برو سوار شو تا بيام
باز هم گوشى را قطع كرد سعى كردم حال و هوايم را از فرشيد و مهشيد پنهان كنم دوستانه خداحافظى كردم و به سمت آدرسى كه داده بود رفتم و سوار شدم ضبظ ماشين روشن بود بوى سيگاو هميشگى و عطر تلخش هم جا مانده بود اين عطر دقيق مثل خودش بود " تلخ !! ولى خواستنى"
و امان از آهنگ هاى مورد علاقه من كه با ياد و عشق ژاله اش گوش ميداد در اين نم نم باران
"عشقه من صدات آرامشه محضه
romangram.com | @romangram_com